Web Analytics Made Easy - Statcounter

به گزارش ایرنا از «ایثار»،  سعید اوحدی در مراسم جشن عید غدیر و گرامیداشت شهدای منا که در مسجد جامع پیامبر اعظم (ص) برگزار شد، افزود: آل سعود حتی پس از این فاجعه از برگرداندن پیکر پاک این شهدا به کشورشان خودداری کردند؛ اما ایران تنها کشور در بین ۵۳ کشور آسیب دیده بود که با تدبیر حکیمانه مقام معظم رهبری و پیامی که صادر کردند، با قدرت توانست پیکرهای مطهر شهدا را به کشور برگرداند.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

وی فاجعه منا را از سخت‌ترین دوران عمر خود خواند و گفت: فاجعه منا و شهادت جمعی از حاجیان کشور براثر بی‌کفایتی حکومت آل سعود که سردار شهید حاج علی‌اصغر فولادگر هم جزء این عزیزان بودند، حتی از هشت سال اسارت برای بنده و البته خانواده این عزیزان دردناک‌تر بود و بعد از سال‌ها هنوز تجسم خاطرات آن سخت و دشوار است.

رییس بنیاد شهید ادامه داد: فلسفه بزرگداشت برای این شهدای مناز هم همان فرمایش مقام معظم رهبری است که فرمودند نگذراید فاجعه منا فراموش شود.  اگر با دیده بصیرت نگاه کنیم در باطن همین فاجعه تلخ منا هم برکاتی از مظلومیت شهدای عزیز ما است که آثار آن را هم تا به امروز شاهد بودیم و هم در آینده شاهد خواهیم بود.

رئیس بنیاد شهید و امور ایثارگران با اشاره به آیه شریفه «مِنَ الْمُؤْمِنِینَ رِجَالٌ صَدَقُوا مَا عَاهَدُوا اللَّهَ عَلَیْهِ فَمِنْهُمْ مَنْ قَضَی نَحْبَهُ وَمِنْهُمْ مَنْ یَنْتَظِرُ وَمَا بَدَّلُوا تَبْدِیلًا» این آیه را مصداقی برای زندگی و شهادت شهدای منا خواند و افزود: خداوند در این آیه درهای امیدواری را بر روی انسان‌ها باز می‌کند و صراحتا اعلام می‌کند جزو قانونمندی نظام خلقت و خداوند است که همواره انسان‌های بزرگی در مسیر ارزش‌های پروردگار و اهل‌بیت (ع) استوار ایستاده‌اند که برخی از آن‌ها در این مسیر توفیق شهادت پیدا می‌کنند اما برخی دیگر انسان‌های منتظری هستند که بر عهدی که با خدا بسته‌اند مانده‌اند و در این مسیر هیچ تغییر و تبدیلی در اراده آن‌ها ایجاد نمی‌شود.

اوحدی، سردار شهید فولادگر را مصداق عینی انسان‌های منتظر در آیه فوق خواند و اضافه کرد: این شهید بزرگوار سال‌ها در عملیات‌های مختلف در دفاع مقدس، جنگ لبنان، بوسنی و هرزگوین و جبهه مقاومت اسلامی شرکت و یک عمر با شهدا زندگی کرد، اما تقدیر و حکمت خداوند بر این بود که در آن حوادث زنده بماند و انتظار او در حادثه منا به سر برسد و شهید شود.

رئیس بنیاد شهید و امور ایثارگران با بیان اینکه سپهبد شهید حاج قاسم سلیمانی  از دیگر مصادیق مهم انسان‌های منتظر در این آیه است، عنوان کرد: حاج قاسم ۴۰ سال بر ارزش‌های الهی و اهل‌بیت (ع) و اسلام پایبند ماند، شهادت بسیاری از دوستان خود را دید اما همچنان منتظر ماند و لحظه‌ای از عهد خود خارج نشد و تغییر نکرد تا به‌عنوان سیدالشهدای محور مقاومت و پس از آن همه خدمت و تاثیرگذاری به آرزوی دیرینه خود یعنی شهادت رسید. شهید فولادگر چنین عزیزی بود.

معاون رئیس‌جمهور در ادامه ضمن تشکر از برگزارکنندگان این مراسم و گردآوری کتاب خاطرات و زندگی‌نامه شهید فولادگر تصریح کرد: به خدا قسم نه شهدا و نه خانواده شهدا هیچ نیازی به برگزاری این مراسم‌ها ندارند، چرا که شهدا «عند ربهم یرزقون» هستند و خانواده‌های معظم شهدا هم خود مقام شفاعت دارند. این ما هستیم که باید در این مراسم‌ها و برنامه‌ها دست به دامن این عزیزان شویم.

رئیس بنیاد شهید و امور ایثارگران در پایان تاکید کرد: شهدای منا در عالی‌ترین مراتبی که یک انسان در عالم خلقت درک می‌کند، مظلومانه به شهادت رسیدند. فلسفه بزرگداشت برای این شهدای عزیز هم همان فرمایش مقام معظم رهبری است که فرمودند نگذراید فاجعه منا فراموش شود.

در بخشی از این مراسم هم کتاب زندگی‌نامه سردار شهید علی‌اصغر فولادگر تحت عنوان «فولاز» با حضور خانواده شهید و نویسنده کتاب رونمایی شد.

برچسب‌ها بنیاد شهید و امور ایثارگران جمهوری اسلامی ایران سعید اوحدی

منبع: ایرنا

کلیدواژه: بنیاد شهید و امور ایثارگران جمهوری اسلامی ایران سعید اوحدی بنیاد شهید و امور ایثارگران جمهوری اسلامی ایران سعید اوحدی بنیاد شهید و امور ایثارگران فاجعه منا شهدای منا انسان ها

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.irna.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایرنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۲۶۵۳۱۵۶ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

روایت دختران حاج قاسم از اصفهان تا خانه پدری

ما دختران و مادران اصفهانی برای این انقلاب و سردمدارانش می‌خواهیم غوغا به پا کنیم، می‌خواهیم به دشمنان بگوییم که از شهادت هراس نداریم و برای رسیدن به آن هرکاری می‌کنیم؛ بهتر است این‌طور بگویم که به کرمان رفتیم تا به دشمنان ثابت کنیم امنیت کشور ما با کارهای شما به خطر نمی‌افتد.

به گزارش خبرگزاری ایمنا، ما دختران و مادران اصفهانی برای این انقلاب و سردمدارانش می‌خواهیم غوغا به پا کنیم، می‌خواهیم به دشمنان بگوییم که از شهادت هراس نداریم و برای رسیدن به آن هرکاری می‌کنیم؛ بهتر است این‌طور بگویم که به کرمان رفتیم تا به دشمنان ثابت کنیم امنیت کشور ما با دو تا بمب به خطر نمی‌افتد؛ تا زمانی که ما نوجوانان و جوانان به همراه مادران غیورمان در میدان هستیم، نمی‌گذاریم به وجبی از این خاک نگاهی چپ بیفتد.

زیارت کرمان پر از برکت و همراه با خاطرات خوش معنوی و زمانی برای همدلی است؛ در این هنگام آموختم که جز گفتن شکر در مواقع سختی چیزی بر زبانم جاری نباشد چراکه ما دختران حاج قاسم و پای کار این مکتب هستیم؛ سفرمان را از بهشت روی زمین اصفهان یعنی گلستان شهدا آغاز کردیم؛ ساعاتی پیش از حرکت همه با کوله پشتی‌های سبک اربعینی یکی یکی در خیمه جمع شدیم، بر سر مزار شهدای عزیزمان شهید زاهدی، خرازی، کاظمی و هم رزمانشان رفتیم و اذن رفتن خواستیم.

ساعت موعد فرا رسید و به سوی مقصد راهی شدیم؛ در طی مسیر با سربندهای یازهرا (س)، لبیک یا خامنه‌ای، یا علی‌اصغر و عکس‌هایی از شهیدان خرازی، همت، زین‌الدین، کاظمی و… را به شیشه اتوبوس زدیم تا وجود آن‌ها را کنار خودمان و در طول مسیر حس کنیم؛ کتاب می‌خواندیم، با همسفری‌ها درمورد شهدا، مکتب حاج قاسم، آرمان کشور و مواردی مختلفی صحبت می‌کردیم و سعی داشتیم بهتر به معنویات خود بپردازیم.

پنجشنبه صبح برای اقامه نماز جماعت بیدار شدیم، عجب صحنه‌ای بود و چه جمعیتی از استان اصفهان آمده بود، بیش از چهل اتوبوس و این لحظات آماده می‌شدیم برای آن اجتماع پرشور؛ چفیه‌ها را سر می‌کردیم و یکی یکی با نظم خاصی کنار هم و پشت‌سر هم می‌نشستیم. خادمان پرچم‌هایی با شعار «فلسطین کلید رمزآلود فرج است» و عکس زیبا حاج قاسم را به دست‌مان می‌دادند تا در مراسم با افتخار آن را دست گرفته و بالا ببریم.

همه جمع شدیم و معرکه بزرگ و حماسی مادر دختری در مصلی کرمان طنین گرفت؛ همه باهم یک صدا شعار می‌دادیم و می‌گفتیم: «حسین حسین شعار ماست شهادت افتخار ماست، وای اگر خامنه‌ای حکم جهادم دهد ارتش دنیا نتواند که جوابم دهد و…» عجب صحنه‌ای بود، چقدر دلنشین و پرغرور بود؛ آری باید بگویم که مردم و زنان میهن من چنین دلاوران غیوری هستند که همچون زینب کبری نمی‌گذارند علم این امت و ملت زمین بماند و خود به دل معرکه می‌زنند.

آرام آرم باید برای رفتن به بیت آماده می‌شدیم؛ بار خود را سبک کردیم، برای بغل دستی خود به یاد شهدا و با مداحی «حسین حسین میگیم می‌رویم کربلا» سربند برای هم بستیم، علم یا زهرا، یا مهدی و… را به دست گرفتیم، مداحی در باند پخش شد و پیاده‌روی ما از مصلی تا بیت آغاز شد؛ عجب قاب دشمن سوزی بود، عجب اتحادی بین‌مان موج می‌زد؛ چه مسیری را طی کردیم تا رسیدیم به بیت؛ آسمان اشک شوق می‌ریخت، خیابان‌ها بوی خاک و گل گرفته بودند، جمعیت دو هزار نفره ما ازدحامی را به وجود آورده بود که جای سوزن انداختن نداشت...

به بیت‌الزهرا (س) رسیدیم، جایی که حاج قاسم آن را به عشق حضرت فاطمه ساخت و در آن برای پرورش امت و اسلام، مراسم و فعالیت‌های مختلفی را انجام می‌داد؛ چه جایی بود، چه معنویتی داشت، چه حس و حالی در آن نهفته بود، گویا به چند مکان به طور هم‌زمان سفر کرده بودم… از گلیم پهن شده آبی رنگ زیبا که وصف حال دیدارهای رهبری را داشت گرفته تا فرش حرم امام حسین، حضرت زینب و ضریح قدیمی حضرت رقیه که اطراف تابوت حاج قاسم، همرزمش و شهید گمنام قرار گرفته بود.

پس از گذشت ساعاتی در این بیت نورانی، نوبت به نقطه متفاوت سفر می‌رسد؛ قرارمان ساعت عاشقی ۱:۲۰ در گلزار شهدای کرمان بود؛ همه اتوبوس‌ها آرام آرام رسیدیم که در بدو ورود توفیق دیدار شهید گمنام ۱۹ ساله نصیب‌مان شد؛ چه مهمانی‌ای بود آن شب… جوانی گمنام و هم سن و سال ما به استقبالمان آمده بود و چه لحظه‌ای از این زیباتر؟!ته دلم می‌گفتم «حاجی خوب بلده از دختراش استقبال کنه! شکلات، شیرینی پنجره‌ای، کیک، چایی و…؛ الحمدلله که چنین پدری دلسوز و مهربانی داریم.»

در بین برنامه‌ها یادی کردیم از دختر کوچولویی که به گلزار شهدا رفته بود تا شکلات پخش کند و برای سردار هم شکلات برد و سردار شکلات را با دستان خود در دهان نگین گذاشت؛ آری آن شب نگین هم میزبان ما بود و چقدر گریه کردیم با گریه‌هایش و چه خاطراتی مرور شد...

دقایقی بر سر مزار رفتیم و خوب درد و دل این روزهایمان را برای حاجی گفتیم، عاقبت بخیری خواستیم، توفیق شهادت و…. پس از زیارت مزار او، نوبت به زائرانش رسید و همه ما به‌دنبال مزار دختر کاپشن صورتی با گوشواره قلبی می‌گشتیم؛ مزاری که خیلی بزرگ نبود، حوالی قد و قواره یک دختر نحیف ۱.۵، ۲ ساله؛ چه صحنه‌ای بود، چقدر دردناک بود، فکر من پیش آن مردی بود که کل خانواده‌اش را در یک روز از دست داده و در آن لحظات ما بودیم که با دلی جا مانده در گلزار شهدا کرمان راه افتادیم و به اصفهان آمدیم…

کد خبر 750958

دیگر خبرها

  • پیشرفت‌های کشور مرهون خون شهداست
  • ۵ کتاب شهدای شهرستان بهارستان رونمایی شد
  • یادواره شهدای معلم شهرستان دیر برگزار شد
  • شهید مطهری الگویی وارسته برای نسل امروزی است
  • ۱۰۶۶ ختم قرآن به نیت شهدای قوچان انجام خواهد شد
  • شهادت ۵۲ فلسطینی دیگر در غزه/ شمار شهدا به ۳۴ هزار و ۷۳۵ نفر رسید
  • یادواره شهدای اردیبهشت ماه قزوین برگزار می‌شود
  • شمار شهدای رسانه در غزه به ۱۴۲ نفر رسید
  • رسالت‌ مهم دانشگاهیان، زنده نگه‌داشتن یاد شهداست
  • روایت دختران حاج قاسم از اصفهان تا خانه پدری